مشاهده درصد جانبازی با کد ملی

باسلام…تمام جانبازان دریک صف واحده بااعتقادات دینی و دفاع ازکشوروملت عازم مناطق جنگی و تمام وقت درمعرض وتیرراس دشمنان قرارگرفتند که همگی ازجان خودمایه گذاشتند حال یکی کمتر ویکی بیشتر آسیب دیدند این دال بر پایمال ونادیده گرفتن حق وحقوق این عزیزان که قهرمانان ازجان گذشته وطن بودندنیست وسزاوارنیست بیش ازاین درفقروفلاکت وموردظلم وستم قرارگیرند خواهشمنداست این چندصباحی که از عمراندک قهرمانان مانده موردعنایت الهی و حمایت درست وبحق دولت قرارداده حقوقشان را پرداخت کنید بیش ازاین بی عدالتی نکنند خداوندرانظرداشته باشید فردایی نیزهست وهرکدام ازاین عزیزان حداقل ۲تاجوان دارند باجانبازانی که زیر۲۵ حق وحقوقشان پایمال شده طبق سایردولتهایی که باسربازان جنگهایشان برخوردوحمایت می کنندجمهوری اسلامی همانگونه حمایت کند

اجا درصد جانبازی من محمد سامی به شماره شناسنامه 4094 چند درصد می باشد کادر ارتش ایران

سلام خدمت کلیه خادمین به ملت
بنده در مهر ماه 96 مدارک بند الف ماده 87 جانبازی ام را در مشهد تکمیل و سپس به ارتش قزوین و زنجان در آواخر سال 97 بردم و از آنجا پیگیری کردم که به تهران ارسال شده است و تاکنون هیچ اقدام مثمر ثمری انجام نگریده است خواهشمند است با توجه به انواع بیماری که از زمان دفاع مقدس عارضم شده است مشکلات جانبازی بنده را رفع رجوع فرمایید تا قسمتی از مشکلات بنده مرتفع گردد و دعاگویی هما ی خادمان ملت می باشم . جانم فدای رهبرم

ضمن سلام در تاریخ 18/ 1/ 61به خدمت عزام بعداز دورای اموزشی در چهل دختر به لشگر 64ارومیه انتغال داده شدم ازانجا به منطقه عمایاتی مهاباد درتیپ 3مهاباد گردان 15 گروهان 1دسته1درپایگاه درمان مسغول خدمت شدم در زمستان 61 مورد حمله ضد انقلاب حزب کوموله از خدا بی خبر قرار گرفتیم در هنگام در گیری براثر موج انفجار بیهوش به زمین افتادم زمانی بهوش امدم پایگاه کامل در تصرف ضد انقلاب قرار داشت و 100نفر از 120نفر بچها به درجه رفیع شهادت نایل امده بودن در خاتمه این حقیر وتعدادی از زخمیان که قادر به را رفتن بودن اسر ضد انقلاب شدیم که جما دوازده نفر بودیم زخمی مدت یک ماهی در اسارت بودیم تا اینکه منطقه توسط ارتش و سپا پاکسازی شد و فرصتی پیش امد تا از اسارت ازاد شدیمزمنی به پادگان رسیدیم دوازده نفرمان را با خط قرمز شهید قلم زده بودن خلاصه مارا به مرخصی فرستادن وقتی به خانه رسیدم برادر کوچکم نیز در سومار شهید شده بود پس از پایان مرخصی به سمت کردستان حرکت کردم اتوبوسی که سوار بودم در اخرین دژبانی شهر میاندواب به دلیل نامساعد بودن هوا و خطر ناک بودن مسیر اتوبوس را به داخل شهر برگشت دارن برای رفتن به مهاباد خودروی سوار شدم که 3نفر مسافرداشت راننده نیمی ازجاده را طی کرده بود که یک باره مسیر خود رو را به سمت یکی از روستاهای اطراف تعغیر داد در ان لحضه موتوجه شدم همه سرنشینان ضد انقلاب ومن را شناسای نموداه اند شروع به داد فریاد نمودم یکی از ان افرد اسلحه ای از کمرش بیرون کشید وتحدید به مرگم نمود به ناچار سکوت کردم برای بار دوم اسیر شدم بدون انکه کسی از اسارتم خبری داشته باشد اسارت بار دوم مدت یک سال طول کشید تا اینکه یک شب از راه فاضلاب موفق به فرارشدم هنگامی به خانه رسیدم حتی همسرم من را نمیشناخت خلاصه به دلیل موج گرفتگی وشکنجهای زمان اسارت به کلی خانه نشین شدم بعد از مدیک سال دوباره به پادگان رفتم ولی اسارت بار دومم را قبول نمیکردن چون مدارک نداشتم چند روزی در پادگان ماندم ولی به دلیل فشارهای روحی روانی به خانه برگشتم وخانه نشین شدم مرحم پدرم مخارج خانه وادام را از مایانه پولی که از بنیاد شهید بابت برادرم میگرفت تا اندازاه ای تعمین میشد تا زمانی ان بزرگواز دار فانی را ودا نمود وان مایانه قط شد از سال هشتاد پنج به بعد چندین بار به ارومیه رفتم برا پروندم ولی هربار در جوابم گفتم پرونده شم گم شده تا اینکه دست به دامن دفتر مقام رهبری شدم و با کمک دفتر اقا پروندم پیدا شد حالا در پروندم فقط اون یک ماه اسارت نوشتن نه موج گرفتگی وجود داره نه اسارت با دوم نه شکنجه نه سرما زدگی تازه تو پروندم غیبت و فرارم برام ثبت کردن شمارا بخدا و خون شهدا قسم میدم مارا کمک کنیک بعد از نزدیک به چهل سال تحمول دردو رنج تازه پروندم بردم ایثارگران گفتن باشه سه چهار ماه ویکه به شما زنگ میزنیم به خدا که حق من پایمال شده بعد از چندین دحه انچه ماه عسل هشت سال دفاع مقدس برت ما منده عصاب روانی تخریب شده که چون شعبه ای سیاه تک تک افراد خانه واده ام را گرفتار کرده انچه بیش از هر چه روح وروانم را میخراشد نگاه به چهره همسرم میباشد که در هر شبانه روز ده عدد قرص عصاب روان نصرف داره ومن نه دفترچه بیمه ای دارم نه درامدی تا در بیمارستانی بستریش نمایم از کدامین درد را بگویم جهل یال با عصاب روانی تخریب شده بدون درامد در فقر وتنگ دستی گفتنش با زبان اسانست و مشکلات این همه سال در چند صفه کاغذ نتوان شرح داد انکه دریا نرفته جه داند مصیبتهای دریا را ریاست محترم عاجزانه از شما درخواست کمک دارم تا این سالیان پایان عمری برای دریافت چند خشاب قرص عصاب وان از این داروخانه به ان داروخانه مراجعه نکنیم تا شای فردی برای رضای خدا چند دانه قرص کف دستمان بگزارن با کمال تشکر 09195648169

با سلام به امام امت حضرت امام خامنه ای ولی مسلمین جهان اینجانب محمود لطیفی هیر فرزند ناصر ش ش2820 ت ت 1344 مدت حضور در دفاع مقدس ازسال 18/11/65الی18/12/67 25ماه لذا از ان مقام محترم تقاضا دارم جهت اهراز جانبازی ودرخواست کمسیون پزشکی جهت اسیب اعصاب روان و اثرات محیطی ان دوران جهت رسیدگی تقدیم می نمایم تا که انشاءالله باقی عمر را در زیر سایه پرچم مقدس اسلام بتوانم خدمت گزار باشیم در هر حال التماس دعا اجرکم عندالله

بنده باکدملی 0382720695که سال گذشته ماده 87راتهران کمیسیون رفتم غیرازآن منطقه دیدبان بودم واثارالودگی منطقه شیمیایی روبدنم هست ولی تعین درصدنشده .ازطرف 52سالمه بیمه ندارم خونه ندارم بیکار.اعصاب شهرنشینی نداشتم کم حوصله شدم بدنم تحلیل رفته اماهیچ خبری نیست کسی به فکرمانیست دوسال برای اینکه بخاطرالودگی تهران نتونستم دوام بیارم ا زهمسرم جداشدم .خداکمکمان کند.ازدولت که برای ایثارگران اینچنین قدمی برداشته نخواهدشد